گروه جهاد و مقاومت مشرق - رزمندگان با نثار جان خود رسالت عظیمی را بر دوش بازماندگان گذاشتند. غریب به 30 سال از پایان جنگ تحمیلی و 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، اما نام برخی از شهدا در میان مردم گمنام است. به این منظور خبرگزاری دفاع مقدس در نظر دارد به معرفی زندگینامه شهدایی بپردازد که نامی از آنها به میان نیامده است. در ادامه ماحصل زندگی شهید «علیمحمد پارسائیان» را میخوانید:
علیمحمد پارسائیان در طول 21 سال عمر خود همواره راه خدا را پیشه خود ساخته بود. او در یک خانواده مذهبی که با فقر و درد و رنج پنجه نرم کرده بود زندگی میکرد و از این جهت همیشه با طبقه محروم معاشرت میکرد تا از درد دل آنها که درد خود او بود آگاه شود.
اخلاق، رفتار و کردار این شهید مورد تحسین همگان بود، بیجهت نبود که نام علیمحمد را بر او نهادند چون علی را الگوی خود ساخته و سعی میکرد راهی را که علی پیموده، طی کند که از بردباری و شجاعت وی میتوان به این حقیقت دست یافت.
وی به راستی حضرت محمد (ص) را پیامبر خود میدانست چرا که همانند او در رنجها و دردها صبور بود و در امانت همیشه امین و در مقابل ظالم سینه خود را سپر کرده و تا سرحد جان ایستادگی میکرد.
شهید علیمحمد پارسائیان گفته حضرت محمد (ص) را در ذهن خود مرور میکرد که «برای مرد ننگ است اگر در بستر خواب بمیرد» و بر این گفته پایدار ماند.
علی محمد در طول انقلاب از نظر تبلیغات فعالیت زیادی میکرد و طبق گفته رهبر خود امامخمینی (ره) برای حفظ وحدت کلمه در تمام تظاهرات شرکت میکرد و حتی یک بار در حال پخش کردن اعلامیه توسط مزدوران رژیم طاغوتی دستگیر و مدتی نیز در کمیته مورد ضرب و شتم قرار گرفت و زندانی شد. بعد از آزاد شدن از زندان نه تنها از پای ننشست بلکه فعالیت خود را چند برابر کرد.
علیمحمد پارسائیان چون هدفی جز الله نداشت. همیشه در این راه قدم برمیداشت و برای این که بتواند قدمهای خود را استوارتر کند و همچنین چون امام خمینی (ره) هم از سپاه راضی بود از این رو وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. قبل از این که به سپاه وارد شود مشغول به تحصیل بود. او در ضمن این که تحصیل میکرد، کارهای سیمکشی را انجام میداد و پس از مدتی که وارد سپاه شده بود موفق به گرفتن دیپلم شد.
علیمحمد خدمات چشمگیری در طول خدمت سپاه انجام داد از جمله حفاظت شخصیتهای مهم مملکتی، همچنین وی مدتی در جزیره خارک و کردستان به پاسداری مشغول بود.
سرانجام برای این که دست کثیف و خونآشام آمریکا و صهیونیسم را که از آستین ایادی آنها در کردستان درآمده و خون صدها تن از برادران دیار ریخته قطع کند به آن منطقه اعزام و پس از چند روز مبارزه شجاعانه با ضد انقلابیان در روز سهشنبه 9 اردیبهشت 59 سنگفرشهای سنندج را با خون خود رنگین ساخت.